وَ رَفَعَ ذِکْرَکَ فِی عِلِّیِّینَ.

ای که نامت پناهِ عِلّیین
پاشو از جا سپاهِ عِلّیین

پاشو ای ماه، جلوه ی شب باش
پاشو از جا، کفیل زینب باش

پاشو تا سایه ی سرم باشی
تا نگهبانِ معجرم باشی

خواهرت آمده نگاهش کن
تکیه بر چادرِ سیاهش کن

آه. ای کُشته ی امان نامه
سر فرو بردی از چه در جامه؟!

زانویت را چرا بغل کردی؟!
تو که بر قول خود عمل کردی

خاطرت جمع، مردِ با احساس
هیچ کس باورش نشد، عباس

پاشو دلگرمی دلِ همه باش
قوّتِ قلب آل فاطمه باش

ماه من، بر رخت نقاب بزن
حرز انداز زود، بر گردن

کوفیان، چشمْ شور و نامردند
تیرهای سه شعبه آوردند

چشم هایت چقدر زیبایند
بازوانت مرا تسلایند

بوسه ی مرتضی بر آن خورده
چشم هایت دل خدا برده

من همین گونه هم پریشانم
تو نباشی دگر چه می دانم.

. شاید از گریه غرقِ غم بشوم
شاید اصلا اسیر هم بشوم

شاید اصلا سرم شکسته شود
دست من با طناب بسته شود

شاید از روی تل نگاه کنم
گریه، بالای قتلگاه کنم

چه کنم گر حسین تنها شد؟!
چه کنم قتلگاه غوغا شد؟!

شاید اصلا مرا زمین بزنند
کعب نی بر منِ حزین بزنند

پاسبانِ نمازم، ای عباس
تو نباشی چه سازم، ای عباس؟! 

محمد جواد شیرازی

برگشته ام به بنده ی خود اعتنا کنی

ای که نامت پناه علیین

وقت ضیافت آمد و در پشت در ماندم

ای ,ی ,اصلا ,کنم ,باشپاشو ,قتلگاه ,بشومشاید اصلا ,ای که ,که نامت ,از گریه ,گریه غرقِ

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تعمیر دستگاه تصفیه آب در شیراز طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل بیت کوین رایگان بیست ویکمین پرسش مهر رئیس جمهور در موردکرونا راهبرد * علیرضا زارعی ویکی رضوی متین ام 4 My DrEaM وبلاگ الهه دارانی گنهرانی محصولات نانو تمیزکننده نانو اسپری ماشین نانو عطرینه جوراب نانو